نقدی بر نمایش «آسمان پابهماه» نوشته و کار سعیده آجربندیان
وجدان بیدار انسان
رضا آشفته: نمایش «آسمان پابهماه» درباره وجدان بیدار انسان در هر شرایطی است که گویا در نظم نوین نیز باید چنین بیداریای وجود داشته باشد.
در این نمایش آنچه میبینیم مربوط به یک استاد و کارگردان سینماست که فیلمنامه شاگرد خود را دزدیده و به نام خود کار کرده است. شاگرد پنج سال برای نوشتن فیلمنامه وقت گذاشته و اینک از همسر استاد میخواهد که فریادرس او باشد. همسر استاد که حقوق خوانده و دانشگاه را نیمهکاره رها کرده است، همچنان حقیقت برایش امری مطلوب است و همین امر موجب فروپاشی نظم ذهنی و زندگی او میشود برای آنکه دلش میخواهد شوهرش با همان شاگرد رودررو شود و نسبت به حقوق مادی و معنوی آن اثر سرقتشده اعتراف کند و آن حقوق اجحافشده را جبران کند؛ و این در شرایطی است که ده سالی از زندگی مشترک آنها میگذرد و زن هنوز آمدگی لازم را برای بچهدار شدن ندارد.
سعیده آجربندیان در فضایی نسبتاً شاعرانه و مینیمالیستی بر آن است نمایش خود را در چیدهمانی از پودسها مستقر کند و بتواند با ضربآهنگ شتابزده، رفتوآمد صحنهها را توجیه کند و البته موسیقی بهزاد عبدی به کمک آن فضای شاعرانه میآید و لحظات چشمگیری را ایجاد میکند؛ شاید کوتاه آمدن نویسنده در قبال شاگرد نسبت به استاد توجیهکننده شرایط سخت و دشوار شونده متن نباشد؛ درحالیکه وجدان بیدار در تنشهای بیشتر میتوانست رنگ و لعاب واقعیتری به خود بگیرد. البته بازیگران بهویژه بازیگر نقش زن بهدرستی در تکاپوست که شرایط نمایش را قابلقبولتر کند و در جوشوخروشهای لحظهای در درگیری و تنش با همسر، رفیق و شاگرد مجادله استدلالی را در پیش گیرد و این تا حدی نواقص متن را پنهان میکند. طراحی صحنه موجز است اما خلاق نیست چون بارها توسط کارگردانهای دیگر به کار گرفته شده است.
بنابراین به لحاظ دیداری تلاش او معطوف به داشتههای دیگران است و در نورپردازی نیز کماکان میشود نورهای بهتری بهمنظور فضاسازی در اختیار گرفت و با نور همچنین حس و حالتهای گویاتری را نسبت به لحظههای نمایشی ایجاد کرد. لباس نیز بنا بر اینکه آدمهای نمایش متعلق به طبقه متوسط هستند، فقط گویای ظاهر آنهاست و البته قرار گرفتن در میان نورها نیز این بافت و رنگ را با حسهای درونی همخوان خواهد کرد.
سعیده آجربندیان به لحاظ استفاده از شعر و نیز شاعر بودن همسر استاد و همچنین شاعر شدن همسر همان شاگرد نیز به دنبال آن است که فراتر از تفکر انتقادی بتواند یک فضای شاعرانه را نسبت به بیداری وجدان درون ایجاد کند و در این مورد به لحاظ گزینش شعر و بهرهمندی از موسیقی به اندازه قابلپذیرشی کامیاب است و البته همانطور که گفته شد به لحاظ نور، رنگ و بافت همچنان میتواند کار کند که بهاصطلاح فضای شاعرانهاش تکمیلتر شود.
در کل آسمان پابهماه نسبت به اجراهای جشنواره چهل یکم حال و هوای متفاوتی دارد و به اصل و اساس زندگی روزمره نزدیکتر است و همین خود درجه و عیار کار را بالاتر خواهد برد.